گذشته از اینکه محتوای این بیانیه شباهت بسیاری به تبلیغات رسانههایی مانند رادیو اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران دارد، تحریفهای آشکاری در خاستگاهها و اهداف انقلاب اسلامی در آن لحاظ شده. از جمله ادعا شده که امام خمینی(ره) به دنبال "دین اخلاقی و عقلانی و رحمانی" به عنوان وجه اسلامی نظام جمهوری اسلامی بوده است. از این مدعا به راحتی نمیتوان گذشت زیرا اولاً اسلام دین "رحمت" است ولی این رحمت به معنای "سازش" نیست و امام(ره) با تأسی از پیامبر عظیمالشأن اسلام و ائمه معصومین علیهمالسلام دقیقاً از اسلام ناب محمدی پیروی و در جایی که لازم بود، با قدرت و شدت و در جای لازم هم با رأفت اسلامی برخورد میکردند اما هیچ گاه در منش و رویه و سیرهی آن بزرگوار سازش با دشمنان جایی نداشت.
"اسلام رحمانی و عقلانی" پوششی برای مخدوش جلوه دادن چهرهی نورانی اسلام و قرائت اصیل و ناب امام(ره) از اسلام است. در حالی که آن امام مستضعفین در نهایت سادهزیستی و با تأکید همیشگی بر بندگی خداوند متعال، علیه قدرتهای استکباری جهانی و طاغوتیان مبارزهای پیوسته و سازشناپذیر و قاطع را پیش میبرد، امروز این نوکیسهها که بر ثروتهای بادآوردهی چند صد و حتی چند هزار میلیاردی تکیه زدهاند، اسلام را تنها در حدی میپذیرند که منافعشان را تأمین کند؛ یعنی یا ثروتشان افزوده شود و یا قدرتشان. چنین افرادی اگر دم از "اسلام رحمانی و عقلانی" میزنند، منظورشان دقیقاً "اسلام سازشکار و حسابگر" است و این آن چیزی نیست که امام میگفت و به آن عمل میکرد.
در وجه جمهوریت نظام نیز به همین گونه است. یعنی جمهوریت نظام جمهوری اسلامی، همان جمهوریتی که در غرب وجود دارد، نیست زیرا ذیل اسلام ناب محمدی تعریف میشود. به همین دلیل است که در این بیانیه ابتدا بر "اسلام رحمانی و عقلانی" تأکید شده و سپس مسئلهی جمهوری مطرح میشود. اسلامی که منطبق بر الگوی غربی دمکراسی باشد، اسلام آمریکایی است که امام(ره) صریحاً آن را رد میکردند.
در مورد وجه ایرانیت نظام هم باید گفت اگر نوکیسهگان امروز مدعیاند که نظام جمهوری اسلامی باید وجه ایرانیت داشته باشد، حرفشان نابجاست. آنچه امام خمینی(ره) ترسیم فرموده و خلف صالح و صادقش، حضرت آیتالله خامنهای مطابق همان الگو و با همان جهتگیری، انقلاب و نظام را رهبری میکنند، این است که الگوی حکومتی اسلام به جهان عرضه شود. این الگو اگر در ایران مستقر باشد، بدیهی است که منافع ملت مسلمان ایران را تأمین میکند و باعث سرفرازی ایران و ایرانیان میشود؛ چنان که تاکنون چنین شده و امروز در هر جای دنیا ایران و ایرانی عزیز است. همین الگو اگر در کشورهای اسلامی دیگر برقرار شود، منافع و عزت آنها را هم تأمین خواهد کرد و در نهایت برآیند این حکومتهای اسلامی، شکلگیری امت واحده است که در آن حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) صاحب حکومت خواهند بود. اینها دیدگاههای صریح امام خمینی(ره) بوده و رهبر معظم انقلاب هم بر آنها تأکید کردهاند.
حال باید پرسید نوکیسهگانی که در بیانیه خود مدعی شدهاند جمهوری اسلامی مختص ایران است، منظورشان چه بوده؟ مخصوصاً با توجه به اینکه همینهایی که امروز با بیانی نوستالژیک از زمان امام خمینی(ره) یاد میکنند، چند سال قبل هتاکانه تلاش میکردند یاد و خاطرهی آن بزرگمرد را از اذهان بزدایند و حتی برخی از همپالکیهایشان که اکنون دریوزهگر دشمنان انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی شدهاند، همان زمان سخن از "موزهای شدن اندیشههای امام خمینی(ره)" میگفتند! چرا اکنون آن ادعاهای مضحک را لاپوشانی کرده و خود را مقید به آرمانهای انقلاب و امام(ره) جا میزنند؟ پاسخ روشن است. در فتنه سال گذشته دیدند که ملت ایران به آن آرمانها بسیار محکم پایبند است و بر سر آنها کوتاه نمیآید و معامله نمیکند. دیدند که شعارها و مدعیات سابقشان خریدار ندارد. یادمان هست که در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 هم کاندیدای آنان انواع وعدههای ساختارشکن را میداد و حتی سخن از آزادی فعالیت گروهکهای محارب و بازگشت خوانندگان لسآنجلسی و آزاد بودن حجاب و... میگفت اما مردم هیچ اقبالی به او نشان ندادند. همین وضعیت در سال 88 به گونهای دیگر رخ داد که ماجرای آن را باید در جایی دیگر گفت و حلاجی کرد.
به هر حال، دریافتند که برای تأثیرگذاری بر مردم باید از علایق مردم سخن بگویند، یعنی از امام و آرمانهای انقلاب اسلامی، و البته بدون آنکه لازم باشد خود اعتقادی به آنها داشته باشند. این روش، نامی جز فریب ندارد.
اینان اگر به امام خمینی(ره) و آرمانهای انقلاب اسلامی باور دارند که باید با مردم همراه شوند و مردم هم در نهم دی سال گذشته مسیر درست را نشان دادند و در 22 بهمن امسال باز موضع خود را آشکارا ابراز کردند. اگر مشارکتیها به آنچه میگویند و در بیانیههایشان دم از آن میزنند، اعتقادی ندارند، منتظر نباشند که کسی آنها را جدی بگیرد.
از طرف دیگر، دم خروس این ادعاهای تقلبی از آنجا پیداست که در بخشی از بیانیه آمده است که ترکیه الگوی مناسبی برای پیشرفت است و بهتر است جمهوری اسلامی از آن درس بگیرد! این "رهنمود"(!) همان است که رضاخان میرپنج دنبال کرد و کوشید با کمک روشنفکران غربزده و گروهی آخوند درباری، دین را در ایران عرفی کند و به قول "بیانیه" وجه عقلانی و رحمانی آن را به عنوان مشروعیت حکومت خود مورد استفاده قرار دهد. نتیجهاش چه بود؟ وابستگی روزافزون به بیگانگان در تمام شئون که پیامدش خفقان و استبداد شدید بود. این همان چیزی است که این گروه برای امروز ایران پیشنهاد و توصیه میکند. درد اینان آن نیست که مردم شغل ندارند، درآمد کافی ندارند، یا دستگاه قضا درست عمل نمیکند. همهی اینها اتفاقاً در دورههای قبل و بهویژه دورهی موسوم به اصلاحات با شدت بیشتری وجود داشته و در حال حاضر بسیار کمتر شده است. درد اینان دقیقاً آن است که از سوی ملت طرد شدهاند و چون نمیتوانند ملت را متهم کنند، دولت و نظام را مورد توهین و افترا قرار میدهند.
در کنار این "رهنمود"، ادعای عجیب دیگری هم در بیانیه آمده است و آن اینکه وضعیت جامعهی ایران مانند کشورهای عربی است و همان طور که مردم آن کشورها علیه رژیمهایشان شوریدهاند، در ایران هم همین وضع پیش خواهد آمد! در واقع، این بیانیه به سرنوشت کشورهای منطقه ابراز علاقه کرده و خواهان توجه جدی به آنها و پیروی از آنهاست.
گذشته از سطحینگری مفرط در تحلیل اوضاع منطقه، باید از این جماعت پرسید که چرا تا دیروز جیغ میزدید که وضع غزه و لبنان و کشورهای عربی به ما ربطی ندارد و امروز به سرنوشت همان کشورها علاقه نشان میدهید و آنها را الگو میدانید؟
شما که تا دیروز پایبندی به آرمانهای انقلاب و امام(ره) را پسرفت توصیف میکردید و حتی حرفها و کارهای خودتان را در گذشته نفی کرده و "غلط کردم" میگفتید، امروز چرا ساز دیگر میزنید؟ آیا میدانید که مردم مصر علیه رژمی قیام کردهاند که از قضا لاییک (همان چیزی که شما دوست دارید) و سازشکار (همان که شما توصیه میکنید) است؟ آیا میدانید که دولت اسلامگرای ترکیه آنقدر شجاعت داشته که به نفع مردم غزه در عرصهی جهان موضع بگیرد و اقدام کند در همان حال که شما شعار خیانتکارانهای میدادید؟ آیا میدانید که فضای سیاسی کشور جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه بسته و یا امنیتی نیست؟ دلیلش؟ اینکه شما با این همه افترا و تهمتزنی به مسئولین و نظام و مردم آزادید و بر کوهی از ثروت تکیه زدهاید و به هیچ کس هم پاسخگو نیستید؛ اینکه هر دستگیری با دلایل کامل و به صورت قانونی انجام میشود و توسط دادستان به مردم اعلام میشود و باز هم شما مدعی هستید مجرم، بیگناه است! اینکه هر تروری که انجام میشود، شما مسئولین و دستگاههای دولتی و حکومتی را متهم به سهلانگاری میکنید و هنگامی که به دستگیری و مجازات عاملین اقدام میکنند، حرف از امنیتی شدن فضا و نقض حقوق بشر میزنید! و دهها دلیل دیگر.
دیگر کسی تردید ندارد که بیانیههای شما توهمنامههایی بیش نیستند. بهتر است در همان جمع چند نفره بنویسید و بخوانید و بخوابید...
منبع رجانيوز/ احسان نصير
***
بيچارگاني كه دستشان از همه جا كوتاه است و بعد از اينكه نتوانستند نظرات اربابان خود(آمريكا، اسرائيل، انگليس و...) را برآورده سازند، اقدام به صدور بيانيه مينمايند تا دلشان به اين خوش باشد. كساني كه از همه جا بريده و از همه كس رانده شدند حتي اربابانشان!!
نظرات شما عزیزان: